سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پشتیبانخانهنشانی ایمیل من

سال نوآوری و شکوفایی

رشک بردن زن کفران است و رشک بردن مرد ایمان . [نهج البلاغه]

هفته ها

شروع
هفته اول - ترس
هفته دوم - الان ، نه گذشته!
هفته سوم - تکبر و غرور
هفته چهارم - زندگی شاد
هفته پنجم - سکوت/سخن
هفته ششم - خشم
هفته هفتم - معنای نماز
هفته هشتم - وقت نماز
هفته نهم- پرهیز از غیبت کردن
هفته دهم - صبر در زندگی
هفته 11 - تصمیم ماهرانه
هفته 12 - آرامش
هفته 13 - صداقت
هفته 14 - قدرت نه گفتن
هفته 15 - اعتماد بنفس
هفته 16 - زیبایی مرگ
هفته 17 - هدف نهایی
هفته 18 - ساده کنیم زندگی را
هفته 19 - نفوذ در دلها


 RSS 

کل بازدید ها :

47274

بازدیدهای امروز :

2

بازدیدهای دیروز :

21


درباره من

سال نوآوری و شکوفایی
نهان
من پسری هستم 25 ساله . مجرد . شغل :آزاد . سطح تحصیلات : لیسانس . دینم مسلمان (مذهب :شیعه) . زیاد آدم مذهبی نیستم و زیاد هم از دین فاصله نگرفتم . من هنوز خیلی راه مونده تا به انسان کامل تبدیل بشم . من هنوز یه آدم گنه کارم. هوای نفس بر من غلبه کرده . پول و عشق رو بیشتر از هر چیز دیگری در زندگیم دوست می دارم. در زندگی ام تا بحال الگویی نداشتم که به اون رفته باشم . خودم بودم و خودم . نه به پدر مادرم رفتم و نه به دوستان و نه به هیچ کس دیگه . چون با همه اطرافیانم از همه لحاظ متفاوتم . الگوی من هم در زندگی زین پس قراره یکی مولا علی باشه(نهج البلاغه) و چند تا کتاب از نویسندگانی با دینهای دیگه ( البته قرآن که روی سر ما جا داره و در اولویت اول قرارداره ). هدف اصلی من از زدن این وبلاگ این بودن که بتونم از نظرات تک تک شما دوستان عزیز ، استفاده کنم . ( نظرات موافق ، مخالف ، راهنما ، مشاور ، منطقی ، غیر منطقی ، شوخی ، جدی ، ناسزا ، حتی نظرات خیلی خیلی مخالف که می گه : جمعش کن ، برو بابا ) که باور کنید تک تک این نظرات برای من مهم است و حتما در من تاثیر مثبت می ذاره .


لوگوی من

سال نوآوری و شکوفایی


لوگوی دوستان



دوستان

عاشقانه می گویم
بازار عاشقان


هفته ها

شروع
هفته اول - ترس
هفته دوم - الان ، نه گذشته!
هفته سوم - تکبر و غرور
هفته چهارم - زندگی شاد
هفته پنجم - سکوت/سخن
هفته ششم - خشم
هفته هفتم - معنای نماز
هفته هشتم - وقت نماز
هفته نهم- پرهیز از غیبت کردن
هفته دهم - صبر در زندگی
هفته 11 - تصمیم ماهرانه
هفته 12 - آرامش
هفته 13 - صداقت
هفته 14 - قدرت نه گفتن
هفته 15 - اعتماد بنفس
هفته 16 - زیبایی مرگ
هفته 17 - هدف نهایی
هفته 18 - ساده کنیم زندگی را
هفته 19 - نفوذ در دلها


[ خانه | مدیریت وبلاگ | شناسنامه | پست الکترونیک ]

نهان تاریخ جمعه 87/1/9 ساعت 9:48 صبح

با سلام
راستش مطالبی که من در این وبلاگ می نویسم ، می خواستم در دفتر خاطرات و یا در فایلی روی کامپیوترم بنویسم ولی دیدم که اگه این مطالب رو در اینترنت قرار بدم تا دیگران هم بخونن ، باعث می شه تا از نظرات دیگران هم مطلع بشم و مطمئنن نظرات ارسال شده باعث پیشرفت من و مطالب وبلاگم می شه . از این رو وبلاگ رو انتخاب کردم چون هم راحت تر از طراحی سایت هستش هم اینکه هویت من برای هیچ کس مشخص نمی شه و از این رو راحت تر می تونم حرفهای دلم رو بنویسم .
اینم بگم که چون دیدم امسال سال نوآوری و شکوفایی هستش گفتم امسال رو بیام یه نوآوری در خودم ایجاد کنم و یه تغییراتی رو به خودم بدم . یه خورده از افکار و عقاید غلطم رو بریزم دور و یه خورده عقیده های مثبتی رو که تا بحال نداشتم رو باور کنم و در کل ، امسال رو می خوام خودم رو بسازم . برسم در حد یه انسان کامل .
راستش رو بخواهید من پارسال شروع کردم به خودشناسی و خودم رو تا اونجایی که می شد و در توانم بود شناختم . فقط شناختم ولی تغییری در خودم ایجاد نکردم . خیلی سعی کردم و می کنم ولی تا بحال اونچنانی که باید بشه نشده . ولی امیدوارم امسال تا پایان سال به اون درجه ای که می خوام برسم .
می خوام برسم به جایی که همه رو بدون چون و چرا دوست داشته باشم .
می خوام برسم به جایی که از هیچ چیز ناراحت نشم و از هیچ کس به هر دلیلی (حتی قانع کننده ) ناراحت نشم .
می خوام برسم به جایی که به هیچ کس کم محلی نکنم .
می خوام برسم به جایی که کم محلی هیچ کسی در من تاثیر نذاره و منو ناراحت نکنه .
می خوام برسم به جایی که از هر چیزی که برام اتفاق می افته لذت ببرم ( چه خوب و چه از لحاظ ظاهری بد)
می خوام برسم به جایی که هر اتفاقی چه بزرگ و چه کوچک رو از طرف خدا بدونم و راضی باشم به رضای او .
می خوام برسم به جایی که از هیچ کس و هیچ چیز و هیج جا و هیچ موقعیتی و هیچ اتفاقی و هیچ لحظه ای نترسم و تنها از خدا بترسم و اونم از بزرگیش نه از خودش
می خوام برسم به جایی که از هیچ کس بدم نیاد . از کافر گرفته تا آدم مومن . از آدم خشک مقدسی گرفته تا اون گنه کار و اون ریا کار و چاپلوس .
می خوام برسم به جایی که از گناه کردن دوری کنم نه از گنه کار
می خوام برسم به جایی که حرف مردم و حرف هیچ کس ( دور و نزدیک ، فامیل و غریبه ) برام مهم نباشه و فقط رضایت خدا برام مهم باشه .
می خوام برسم به جایی که تفاوت اهمیت ندادن به حرف مردم با کم محلی به حرف مردم برام روشن بشه .
می خوام برسم به جایی که به حرف دیگران اهمیت ندهم نه اینکه به اونها کم محلی کنم
می خوام برسم به جایی که تقدیرم همونه
 

 می خوام برسم به جایی که خدا می خواسته من برسم
می خوام برسم به جایی که از هیچ چیز نفرت و کینه نداشته باشم از هیچ چیز و هیچ خصوصیت خودم خجالت نکشم
می خوام برسم به جایی که دور و نزدیک بهم افتخار کنن . نه اینکه معروف بشم نه . منظورم اینه که باعث سر بلندی همه بشم و باعث آزار هیچ کس نشم
می خوام برسم به جایی که با همه بسازم . حتی کسایی که دارن مسیر اشتباه رو می رن
می خوام برسم به جایی که خودم رو در هر حالتی دوست داشته باشم ( حتی در جمعی که مخالف من هستن )
می خوام برسم به جایی که به خودم عشق بورزم .

به نظر من ما مردم یه چیز مشترکی رو گم کردیم و همه ما دنبال گمشده خودمونیم ولی بعضی هامون واقعا نمی دونیم و نمی فهمیم دنبال چی هستیم !!! ( با هر دینی و با هر قومی و با هر وضع مالی ).
کار اکثر ما فقط شده تقلید .
تقلید . تقلید .
تازه تقلید از کی ؟
از دیگران .
از بازار .
از پولداران .
از مردم کوچه و بازار .
از هر کی فقط خوشمان بیاد !
کار اکثر ما شده تعصب
تعصب به وضع مالی
تعصب به تجملات زندگی
تعصب به افراد مشهور و معرف همه
تعصب به مسلمان بودن و غیر مسلمان بودن
تعصب به شهر ها و یا مذهب ها
تعصب به پولدار بودن و بی پول بودن .
تعصب به خوشگل بودن و زشت بودن .
تعصب به دین و مذهب .
تعصب به دنیا و فراموش کردن آخرت .
تعصب به آخرت و فراموش کردن دنیا.
نکنه شما هم از این دسته از مردمی ؟


چرا انسان کامل ؟

من هدف نهایی از زندگی رو رسیدن به کمال می دونم و برای اینکه به این هدف در زندگی برسم باید اول مراحلی رو که باعث تبدیل شدن من به انسان کامل می شه طی کنم و سپس به کمال برسم .
نظر شخصی خودم اینه که هدف از آفرینش هر کدام از ما انسانها ، رسیدن به کمال هستش ( حالا یا می رسیم یا اینکه نمی رسیم و بعدها غبطه می خوریم ) منتها چیزی که حائز اهمیت هستش اینه که برای هر انسانی ، راه رسیدن به کمال می تونه فرق داشته باشه و هر انسانی به اصطلاح پله های خودش رو باید بره بالا و یا بهتر بگم امتحان مخصوص خودش رو باید بگذرونه . ( مثلا کسی که پول داره دیگه با فقر امتحان نمی شه یا برعکس و یا مثلا کسی که پدر و مادر نداره با کسی که پدر و مادر داره ، امتحان اونها یکی نیست و اولی با احترام گذاشتن به اونها امتحان نمی شه) ولی در کل همه ما انسانها ، از هر راهی که باشه و بگذریم به یه چیز می رسیم و اونم رضایت آفریدگار خودمونه یعنی همون نزدیکی و قرب الهی که معنای رسیدن به کمال همینه .

چون بزرگترین نعمت در بهشت همون رضایت خداوند (قرب الهی ) هستش و بدترین عذاب در جهنم فقدان قرب الهی
من یه عقیده دیگه ای که دارم و خیلی هم به نظرم جالبه اینه که : ما انسانها برای اینکه به خدا نزدیکتر بشیم بیشتر باید یه کارهایی رو نکنیم و توجه خود رو بیشتر معطوف کنیم به دوری از گناهان و خطاها تا اینکه اول بریم سراغ کارهای نیکو و خوب .
مطمئنن اگه از گناهان دوری کنیم و بر هوای نفس خود غلبه کنیم ، خود به خود به راه درست و صراط مستقیم هدایت می شیم .
به نظر من انجام ندادن کاری راحت تر است از انجام دادن کاری
به نظر من این مسئله خود یکی از نعمت های خدا است به ما
مثلا به عنوان نمونه دروغ نگفتن راحت تر است یا اینکه چند نماز مستحبی بخوانی ؟
جالب اینجاست که اگه ما انسانها از گناهان دوری کنیم و بیشتر به انجام ندادن محرمات سعی کنیم رفته رفته و خود به خود به چیزایی جذب می شیم که باید بشیم
نماز / روزه / کمک به دیگران / و ... و ... و

طرحی مشخص :

راستش طرحی که من برای تبدیل شدن خودم به انسان کامل ریختم یه طرح یکساله هستش ( شاید بشه در یک ماه هم انجام داد ولی من تصمیم گرفتم یکسال طول بکشه ). یعنی از اول امسال تا آخر همین سال .
اگه خدا بخواد عید سال دیگه یه انسان کامل شدم و اونوقت شروع می کنم برای رسیدن به کمال
طرح من به قسمت های 7 روزه تقسیم می شه . یعنی 50 تا هفته .
امیدوارم شما هم یار و همراه من باشید :
چگونه ؟ 
شما می تونید با نظرات خود عنوانهای هفته آینده من رو مشخص کنید .
عنوان اولین هفته رو خودم انتخاب می کنم ولی نظرات شما بر روی عناوین هفته های آینده هم اثر داره .
پس بدونید با نظر دادن خودتون چقدر تاثیر بر بنده حقیر می ذارید .





لیست کل یادداشت های این وبلاگ


[ خانه | مدیریت وبلاگ | شناسنامه | پست الکترونیک ]

©template designed by: www.parsitemplates.com